مداخله
موضوعات داغ

بازگشت امر سرکوب شده

یادداشتی درباره تظاهرات برلین

بازگشت امر سرکوب شده

 

راهپیمایی اعتراضی ایرانیان در شهر برلین در روز شنبه قطعاً برای هر ناظری عجیب و شگفت‌انگیز و حاوی نکات و مسایلی درخور توجه است. اگرچه در خصوص اهمیت یا ساختگی بودن این اجرای اعتراضی از سوی گروه‌های مختلف ابراز نظرهای فراوانی شده است؛ اما آنچه کمتر موردتوجه قرار گرفت پرداختن به چرایی چنین مراسمی و تأمل و نظر ورزی درباره ریشه‌های این رویداد است.

 

طبق برآوردها و گمانه‌زنی‌ها نزدیک به هشت میلیون ایرانی در کشورهای غربی از امریکا و کانادا گرفته تا اروپا و استرالیا زندگی می‌کنند. از ترکیه و دبی تا مالزی این هشت میلیون عمدتاً حاصل چندمرحله مهاجرتند. پس از پیروزی انقلاب. پس از جنگ. اوایل دهه‌ی ۱۳۸۰ . پس از حوادث ۸۸ و البته پس از رخدادهای سال ۹۶ و ۹۸ به بعد.

 

بخش عمده‌ای از این مهاجران در زمره‌ی سرکوب‌شدگان سیاسی و اجتماعی، قومی، جنسیتی و عقیدتی‌اند و باوجود تمامی افتراق‌هایی درونی و فکریشان اما یک مسئله‌ی مهم آن‌ها را به هم پیوند می‌زند. سرکوب‌شدن توسط حکومت و اجبار به مهاجرت.

 

فروید در تبیین مفهوم سرکوب یا آپرشن در روانکاوی به این نکته‌ی مهم اشاره می‌کند که امر یا محتوای سرکوب‌شده‌ی روان انسانی هرگز کاملاً و به‌تمامی سرکوب و حل‌وفصل نمی‌شود؛ به‌عبارت‌دیگر سرکوب به معنای کشتن و ازبین‌بردن نیست و هرچقدر زمان و فرایند سرکوب‌کردن طولانی‌تر باشد بازگشت امر سرکوب‌شده به شکلی مهیب‌تر و خوفناک‌تر رخ می‌دهد.

 

به‌عبارت‌دیگر امر سرکوب‌شده در شکلی جدید و گاه غیرقابل‌شناسایی پس از گذشت مدت‌ها دوباره بازمی‌گردد و به‌نوعی انتقام آنچه بر سرش رفته است، از سرکوب‌کننده می‌گیرد. در خصوص روان انسانی این بازگشت با رخ‌دادن یا نمودارشدن اعمال یا کنش‌های ناخواسته از سوی انسان صورت می‌گیرد که به‌نوعی واکنش خصمانه‌ی امر سرکوب‌شده به روان سرکوبگر انسان است.

در فیلم‌های وحشت به‌خصوص آن دسته فیلم‌ها که به قول رابین وود واجد بعد سیاسی پنهان و مضمرند، هیولا در واقع چیزی نیست جز بازگشت امر سرکوب‌شده‌ی اجتماعی. سرکوب تاریخی سیاهان، زنان و دگراندیشان در امریکا به تعبیر رابین وود از طریق نمودارشدن هیولای خوفناک فیلم‌های دهه‌ی ۱۹۷۰ تجسم می‌یابد؛ بنابراین هیولا چیزی نیست جز مخلوق جامعه‌ای سرکوب‌شده توسط قدرت و ازاین‌رو درصدد انتقام از عامل سرکوب برمی‌آید.

 

عجیب نیست که میان واژه‌ی هیولا (مانستر) و واژه‌ی تظاهرات (دیمانستریشن) تبار معنایی مشترکی وجود دارد. در واقع جمع‌شدن مردم و شکل بخشیدن به تظاهرات عظیم که مستقیماً قدرت را هدف قرار می‌دهد در واقع چیزی نیست جز همان نمودارشدن هیولای سیاسی یا مردم در خیابان. آن خیل عظیم ایرانیان در برلین متعلق به نقاط مختلف اروپا، از سنین متفاوت و عقاید متضاد در واقع هیولایی بود ساخته‌ی خود حاکمیت در این چهار دهه گذشته.

 

آن تظاهرات چیزی نبود جز ظاهرشدن هیولا یا همان سرکوب‌شدگان تاریخی و بازگشتشان البته برای هر اهل فکری از پیش قابل‌پیش‌بینی بود. مشخص بود که امر سرکوب‌شده بازمی‌گردد و البته بازگشتش هرچقدر با تأخیر باشد ویرانگرتر و نابودکننده‌تر است.

بازگشت امر سرکوب شده

اصطلاح جمع‌شدن قائله‌ که از سوی مسئولان امنیتی و سیاسی در چند دهه‌ی گذشته به‌کاررفته است چیزی نیست جز همان فرایند سرکوب که در واقع کاری نمی‌کند جز جاروکردن مسائل به زیر فرش. آنگاه که محتوای زیر فرش از خود فرش بزرگ‌تر شد انفجار رخ می‌دهد؛ بنابراین خود این تظاهرات برلین نشان داد که هیچ‌چیز جمع نشده است و به پایان نرسیده.

 

هیولا در خیابان‌های برلین خود را به جهانیان معرفی کرد. بازگشت سرکوب‌شدگان در برلین بُعد و ماهیت جهانی یافت؛ البته این هیولا در برابر هیولای آرمیده در داخل چیزی نیست. هیولای اصلی دیرزمانی است که ساکن و خاموش مانده و هرازچندی اندام‌هایی از آن فعال می‌شود. حکومت باید بداند که بیدارشدن آن ویرانگرتر از تصورش است. ویرانگرتر از بیداری هیولای سال ۵۷ و ازاین‌رو چاره‌ای ندارد جز آنکه با هیولایی که خودساخته است تا کند و با آن کنار بیاید.

 

حکمرانی به‌اصطلاح رایجش چیزی نیست جز جلوگیری از ساخته‌شدن هیولا و این جلوگیری تنها با کنار گذاشتن فرایند سرکوب و استفاده از راه حل‌های عقلانی میسر است. حال که حکمرانی این اصل را فراموش کرده و هرازچندی با هیولای مخلوق خود در کف خیابان، دانشگاه و مدرسه مواجه می‌شود باید بداند که راهی ندارد جز کنار آمدن با این مخلوق و آزاد کردن انرژی و قدرت ویرانگرش.

 

هر راه‌حلی که درنهایت به سرکوب دوباره و مجدد این هیولا فکر کند کاری نمی‌کند جز سرکوب موقت آن که البته همزمان مقدمات بازگشت قدرتمندتر آن را هم فراهم می‌کند دقیقاً مشابه الگوی دنباله‌سازی فیلم‌های ترسناک در هالیوود که در آن هر فیلم جدید هیولای خوفناک‌تر از قسمت قبل احضار می‌کند مشابه با خود حقیقت مکانیزم سرکوب چه در بُعد فردی و روانی چه در بُعد جمعی و سیاسی آن.

روانشناسی اجتماعی معترضان و خاموشان

امتیاز کاربران: اولین نفری باشید که امتیاز می دهد!

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Verified by MonsterInsights