مداخله
موضوعات داغ

میکروپالیتیکس (خُرد سیاست) خصیصه نمای وضعیت حال (۱)

در تبیین وضعیت کنونی

میکروپالیتیکس (خُرد سیاست) خصیصه نمای وضعیت حال

۱

شاید بهترین ابزار نظری برای توصیف وضعیت سیاسی کنونی و بحران و اعتراضات روزافزون آن که حتی کار را به ابداع اصطلاحاتی عجیب مثل صندوق باختگان بانک ملی هم کشانده است که خود البته گواه ناکارآمدی اساسی تکنولوژی قدرت است همان مفهوم خُرد سیاست فوکو باشد.

وضعیتی که در آن همه گروه‌ها اقشار و لایه‌های اجتماعی در حال بازنمایی اعتراضات خوداند، در عرض هم اما نه با هم. فوکو در کتاب انضباط، تنبیه و تولد زندان نشان می‌دهد که چگونه قدرت از خلال شبکه‌ای از نیروها و نهادها در جامعه عمل می‌کند. مجموعه‌ای از گفتمان‌ها یا همان نظام کلامی و زبانی قدرت در جامعه به کار بسته می‌شوند تا واقعیت اجتماعی سیاسی را بر اساس اهداف و غایات حاکمیت شکل دهند و البته افراد جامعه که این گفتمان‌ها را که از طریق خانواده، مدرسه، رسانه‌ها، محیط اداری و غیره به خوردشان داده می‌شود، درونی می‌کنند و به عضوی از اجتماع تحت کنترل قدرت تبدیل می‌‌شوند.

 

میکروپالیتیکس(خرد سیاست)

در سه دهه نخست انقلاب گفتمان‌های ساخته شده توسط حاکمیت به واسطه‌ی محدود بودن تکنولوژی‌های تولیدکننده‌ی گفتمان در فضای اجتماعی ایران با قدرت تمام جامعه‌ی ایران را در ارتباطی یک سویه بمباران گفتمانی می‌کردند. رادیو و تلویزیون در اختیار حاکمیت، منبرهای حکومتی، روزنامه‌های تحت سیطره‌ی ساطور سانسور و نهادهای آموزشی که گفتمان‌های مسلط را آموزش می‌دادند و همگی به شکل گیری نوعی رابطه یک سویه میان حاکم و مردم می‌انجامیدند. اما با ظهور اینترنت و به خصوص فراگیری و همگانی افقی و عمودی آن این رابطه یک سویه در ایران دچار بحران شد.

مازاد سیاسی اینترنت در ایران نسبت به غرب هم همین جنبه است. یعنی برای نخستین بار این رابطه یک سویه بی‌اعتبار و رابطه‌ا‌ی دو سویه جایگزین شد. حالا حاکمیت که از طریق حضور همه جا و تمام وقتش قدرت‌نمایی می‌کرد خود تحت نگاه و کنترل جامعه درآمد.

دوربین‌های گوشی موبایل حاکمیت را در هر زمان رصد می‌کرد و عملکردش را به سرعت مخابره. حالا این بازی به جنگ مغلوبه تبدیل شده است و توضیح دهنده‌ی بحرانی شدن رابطه‌ی حکومت و جامعه نیز است آنچه روزگاری برگ برنده‌ی قدرت بود یعنی همه جا حاضر بودن و همه وقت حضور داشتن حالا به پاشنه‌ی آشیلش تبدیل شده است.

درسی که از فوکو آموخته‌ایم این است که قدرت از پایین می‌آید و از نقاطی بی‌شمار هم حاصل می‌شود. در عین حال او نشان می‌دهد که هر جا قدرت است مقاومت هم است. همین خصلت قدرت است که از قضا آن را آسیب پذیر هم می‌کند. مفهوم خُرد سیاست یا میکروپالیتیکس دقیقا به همین معناست. مقاومت نه در سطح کلان اجتماعی تشکیلاتی بلکه مقاومت دقیقا در همین موقعیت‌های خُرد، موضعی و محلی. جایی که گروه‌ها اقشار و لایه‌های مختلف اجتماعی شروع می‌کنند به مقاومت از درون جایگاه خودشان و البته عرض اندام در برابر قدرت.

میکروپالیتیکس (خُرد سیاست)

استفاده از تکنولوژی‌های گفتمانی که در خدمت این لایه‌هاست همچون موبایل، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و آن‌ها این امکان را می‌دهد که گفتمان‌های شخصی و محلی خود را در سطحی وسیع بازنمایی کنند. معلمان، بازنشستگان آموزش و پرورش کارگران هفت تپه، رانندگان شرکت واحد، پرستاران، دانشجویان، فوتبالیست‌ها و طیف وسیع و قابل توجهی از گروه‌های محلی در واقع کاری نمی‌کنند جز مقاومت از درون فضای خُرد سیاست خاص خودشان. یعنی بازنمایی گفتمان‌های مورد نظرشان در برابر گفتمان مسلط قدرت.

در هیچ دوره‌ای گفتمان مسلط این چنین در سطح موضعی محلی به چالش کشیده نشده است اما جالب‌تر واکنش نهادهای قدرت است مستاصل در برابر انبوه مقاومت‌های خُرد و محلی، ناتوان از پاسخ‌گویی یا حتی ادغام این اشکال مقاومت درون خود، یعنی همان کاری که لیبرال دموکراسی غربی در صد سال گذشته برای کنار آمدن با گفتمان‌های خُرد سیاست به آن مبادرت کرده است یعنی مقاومت در برابر خود را درونی خویش کرده است.

نهایت ابداع و نوآوری سیاسی قدرت اتکا به راه و روش‌های کارناوالی است. در زمانه‌ای که فرم‌های تظاهرات به عنوان راه حلی برای عرض اندام قدرت در برابر گفتمان‌های مقاومت از کار افتاده است راه حل کارناوالی سلام بر فرمانده حکایت از بحران تکنولوژی گفتمانی تبلیغاتی قدرت هم دارد. به اصطلاح نشان از برخورد کفگیر به ته دیگ.

آنچه موقعیت سیاست در ایران را دچار ابهام کرده آنچنان که بسیاری به اشتباه از آن به عنوان بن‌بست وضعیت سیاسی یاد می‌کنند همین موضعی محلی شدن سیاست یا به بیان فوکو سیطره‌ی خُرد سیاست بر وضعیت است که نه تنها در حوزه‌ی مخالفان بلکه حتی در عرصه‌ی قدرت هم نمود یافته است این گفتمان‌های مقاومت که اکنون جدا از هم اما در عرض هم در حال بیان مطالبات و گفتمان‌های خود هستند چه در سطح صنفی چه در سطح جنسیتی و چه حتی سیاسی و اجتماعی به شکلی از مقاومت در برابر دولت تبدیل می‌شوند گرچه به همین خاطر فاقد تشکل هم هستند.

و این خود نشانه‌ای از وضعیت ذهنی این گروه‌ها در مواجهه با وضعیت عینی موجود است، در حکم نوعی فرصت دادن یا آنتراکت تاریخی موقت به گفتمان غالب. نوعی مطالبه‌ی تغییر و اعلان مقاومت. گرچه از آن سمت کوچکترین نشانه‌ای دال بر توجه به این فرصت دیده نمی‌شود.

…..ادامه در مقاله‌ بعد

ملاحظاتی درباب تعهد

 

امتیاز کاربران: 4.03 ( 2 رای)

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Verified by MonsterInsights