کلابهاوس دوباره میتازد
سیاست در ایران هرگز به این درجه از ابتذال نرسیده بود. ارزشها هیچگاه چنین مخدوش و منحرف نشده بودند. وضعیت بسی مایوس کننده است. سیاست امروز ایران خطی است که در منتهی الیه یک سمت آن پرویز ثابتی است و در منتهی الیه دیگرش جبهه پایداری. هرنوع سیاستورزی در پیوند با حقیقت اسیر چنین وضعیتی شده است. کافی است سرکی به بحثها و ارزشگذاریهای درون فضای کلابهاوس بهعنوان نمونهای روشن از این وضعیت توجه کنیم.
کلابهاوس یا گعدهی بیخردان جاییکه شکنجهگر قدر میبیند و وطنپرست معرفی میشود و تنها ایرادش این است که چرا بیشتر نکشته و آنگاه مبارز سیاسی ضد استبداد خائن به وطن معرفی میشود. کلابهاوس یا همان اجتماع بازندگان که اسم شب مشترکش چپستیزی یا روشنفکرستیزی و تقدیس کورکورانه عصر پهلویست. فعلا آنها که صدا،هیاهو وگردوخاکشان بیشتر است به میانجی فضاهای مشابه کلابهاوس درحال ترکتازی و تکثیرند.

هرگونه باور سیاست حقیقت، هرگونه آرمان و ایدئولوژی تحقیر میشود. حاملان ایدئولوژی بهعنوان خائنان وطن معرفی میشوند اما همین مبارزان سیاسی مجازی هرگز توضیح نمیدهند که با اتکا به چه ایدئولوژی و آرمانی میخواهند مردم را بسیج کنند و به خیابانها بکشانند. آنها که شبوروز درحال تحقیر شیعهگری و ایدئولوژیهای چپگرایانهاند دقیقا توضیح نمیدهند که با اتکا به چه ایدهها و آٰرمانهایی قرار است علیه چهرههای قدیس در شیعهگری قیام کنند. با کورش و داریوش؟ شوخی بامزهای است و البته نشانهای از جهل و بلاهت متراکم در حاملانشان است.
کلابهاوس سکو یا پلتفرمی بود که در دوران کووید بهعنوان فضایی مجازی برای برگزاری نشستها و جلسات اداری و تجاری در سراسر جهان رواج یافت. باوجود پایان یافتن کووید در سراسر جهان و بازگشت مردم به عرصه واقعیت اما کلابهاوس در ایران همچنان فضایی برای مبارزان سیاسی سایبرگ است. ژانر و گونهای جدید از فعال سیاسی که جز در ایران در نقطهی دیگری از دنیا دیده نشده. علافان و بازندگان خارجنشین که هرروز و در هر اتاق رژیم عوض میکنند، مقام حکومتی را دادگاهی و اعدام میکنند و دانش حقیر خود را به رخ یکدیگر میکشند و اینگونه احساس سوژگی سیاسی میکنند.

این گونه جدید و بینظیر در تاریخ فعالیتهای سیاسی البته بیارج نمیماند. هریک سخنگو و نسخه مجازی یک نهاد در قدرتند. حال چه در ایران باشد و چه در خارج. فضایی با سوپراستارهای خاص خود که از آنسوی دنیا درباره ایران و ایرانیان تحلیلهای سیاسی، اجتماعی و روانشناختی ارائه میکنند و هرازچندی پیشبینی پایان جمهوری اسلامی را با روز و ساعت دقیق اعلام میکنند.

درسال گذشته و تابستان امسال در اوج ادبار اقتصادی سیاسی و اجتماعی در ایران پدیدهای عجیبی با عنوان رمزی اسکپتیک دراین فضا ظهور کرد. همچون ظهور ناگهانی بشقاب پرندهای در آسمان شب. در طول یکسال او با شیوهای پیگیر که بهنظر میآمد درحال اجرای پروژهای بالادستی ست فضا را باهتاکیهای کمسابقه به مقدسین جهان شیعه و شخصیتهای نظام سیاسی در ایران رادیکال کرد. هرروز در این فضا نفسکش میطلبید و یک تنه توانست فضای محنتزدهی سیاسی پس از کرونا در ایران را خواسته یا ناخواسته مدیریت کند. البته او تنها سوپراستار این فضا نبود. سوپراستاری که مثل شهاب سنگ در آسمان ظاهر و ناگهان هم محو شد. دیگران هم بودند با پیشوند دکتر درحال صدور راهکارهای سیاسی و اجتماعی برای ایران کنونی بودند.
بهنظر میرسد کارکرد غیرسیاسی و عقیمکننده کلابهاوس بهخوبی توانست فضای ملتهب و بالقوه سیاسی ایران را کنترل کند. انرژیها در این فضا ازطریق یقهدرندان و فحاشی علیه هم تخلیه میشد. پس از فروکش کردن اعتراضات در ماه گذشته کلابهاوس بار دیگر بازگشته است. مدریتورها و مترسکها به سرجای خویش بازگشتهاند. پروژهها تعریف شدهاند و پیشپرداختها و قسط اول هم حصول شده است. حالا کلابهاوس این تفریح جدیدِ طبقه متوسط ایرانی درحال طرح مسائل،آدمها و دوگانههای کاذب و مبتذلی است. بحثهایی که به هیچجا نمیرسند چرا که از پیش هدف و مقصدی ندارند. بحثهای سرگرمی و از نو گره زدن امر سیاسی به محتوای روانشناختی آدمها. هماینک با بازگشت کلابهاوس مواجهیم. اما با تعریفی تازه. کلابهاوس دوباره میتازد.
ملاحظاتی درباره حقیقت و روش سروش