دوباره هرگز – فیلم آرژانتین ۱۹۸۵
آرژانتین 1985 فیلمی ساخته سانتیاگو میتره است که به محاکمه ژنرالها و اُمرای اَرتش آرژانتین میپردازد که در حدفاصل 1976 تا 1983 مسئول ربودن، شکنجهکردن و قتل نزدیک به سی هزار مخالف عموماً از گروههای چپگرا بودند. فیلم تلاش کرده است به وقایع تاریخی برگزاری دادگاه متهمان جنایت سازمانیافته بپردازد.
دادگاهی منحصربهفرد و تاریخی که در آن درنهایت بسیاری از ژنرالها و آمران این قتلها به سزای اعمال خود رسیدند. بااینحال فیلم برای تماشاگری که زمینههای تاریخی این قتلعام سازمانیافته را نداند شاید موجب ابهامات و پرسش هایی شود چرا که فیلم تلاشی برای طرح زمینههای این جنایت نکرده است و تمرکز خود را صرفاً بر شخصیت خولیو استراسرا و همکارانش در محاکمه نظامیان گذاشته است.

بهعبارتدیگر بدون طرح زمینههای این جنایت سازمانیافته صرفاً درصدد برجستهکردن نقش استراسرا و گروهش است. در واقع آرژانتین 1985 برخلاف عنوانش بیش از آن که تاریخ سیاه و تاریک آرژانتین در دهه 1970 و البته عدالت نسبی ملی در دهه 1980 را موضوع خود کند به دام روایتپردازی و کلیشه های هالیوودی میافتد. گویی عدالت و برقراری آن در نهایت محصول تلاشهای فردی استراسرا است، نه یک مطالبه عمومی و ملی. بهخصوص بازماندگان قربانیان یا همان مادران روسری به سر مشهور. سبک و سیاق روایتی بصری فیلم هم گرچه که جذاب است؛ اما همان گونه که گفته شد بیشتر به حال و هوای فیلمهای آمریکایی نزدیک است تا برآمده از تاریخ خود آرژانتین. اما این محاکمه چرا، محاکمهای تاریخی و کمنظیر در تاریخ است.
پاسخ در حوادث و فجایع سازمانیافته آرژانتین در دهههای قبل از دادگاه است. پس از سرنگونشدن دولت خوان پرون در سال 1955 که رئیسجمهور قانونی و منتخب مردم بود ژنرالها برای نزدیک به دو دهه فضای پر از خفقان و اختناق را بر جامعه تحمیل کردند و برگزاری هرگونه انتخاباتی را ممنوع کردند. پرونیستها و گروههای چپ بهشدت سرکوب میشدند و اعضای اتحادیههای کارگری ربوده و کشته میشدند. بااینحال در سال 1974 و پس از آزادشدن انتخابات ایزابل پرون بیوه خوان پرون توانست مجدداً پرونیستها را به قدرت برگرداند؛ اما مجدداً در سال 1976 ژنرالهای نظامی کودتا کردند و پرون را عزل کردند از سال 1976 تا 1983 آرژانتین وارد سیاهترین دوره تاریخی خود شد. جایی که هر مخالفی حتی دانشآموزان نیز ربوده و کشته میشدند.

این دوره موسوم به جنگ کثیف است. در فیلم برخی از بازماندگان و شاهدان روایتهای تکاندهنده از آنچه بر سرشان رفت گزارش میکنند؛ اما رویکرد محافظهکارانه فیلم به نحوی است که نمیخواهد خاستگاههای نظامیان و حمایتهای دولتهای خارجی از جمله امریکا را در سرکوب گروههای چپ بیان کند. استراسرای فیلم بیشتر آدمی اخلاقی است و چندان وارد جزئیات سیاسی و تاریخی این قتلعام سازمانیافته نمیشود. بااینوجود تماشای فیلمی همچون آرژانتین 1985 برای مخاطب ایرانی از چند جهت جالب است. نخست همزمانی آن با جنبش اعتراضی و کشتهشدن و شکنجهشدن بسیاری از معترضان، قطعاً رؤیای مجازات آمران و مسئولان اصلی جنایت آبان 98، ساقط کردن هواپیمای اوکراینی و کشتار 67 و حتی کشتار ماههای اخیر برای تماشاگر این فیلم زنده میشود و مطالبه عدالت که حتی باگذشت سالها از یک جنایت میتواند به ترمیم زخمها و البته جلوگیری از وقوع دوباره آن یاری رساند.
همان گونه که در گفتار پایانی استراسرا در دادگاه بیان میشود: دوباره هرگز. مسئله بعدی مقایسه شکل برگزاری این دادگاهها با دادگاههای اوایل انقلاب است. اعدام فلهای اُمرای ارتش و مسئولان رژیم گذشته بدون برقراری دادگاه علنی و برخورداری محکومان از وکیل گویای آن است که چرا پس از گذشت بیش از چهار دهه احساس عمومی در ایران درباره اعدامهای اوایل انقلاب احساس اِعمال بیعدالتی است.
عدالت مسئلهای پیچیده است که بههیچوجه با اعدام محقق نمیشود. عدالت با روایت جرمها، جنایات، شنیدهشدن روایتهای قربانیان و بازماندگان در برابر جنایتکاران و قاتلان و البته داوری عمومی برقرار میشود و این درسی است که تماشای آرژانتین 1985 برای تماشاگر ایرانی امروز به همراه خواهد داشت.