مرور

فیلم سازش ساخته محمد متوسلانی

فیلم سازش ساخته محمد متوسلانی

 

فیلم سازش ساخته محمد متوسلانی واجد غالب مولفه‌ها و درونمایه‌های سینمای اجتماعی ایران چه پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب است. اما آنچه فیلم سازش را به اثری متفاوت و همچنان دیدنی نسبت به مابقی آثار اجتماعی سینمای ایران تبدیل می‌کند لحن و شیوه برخورد آن با همین مضامین و مولفه‌هاست.

 

مولفه‌هایی همچون تضاد طبقاتی بی‌رحمی و بی‌عدالتی اجتماعی، ریاکاری مذهبی و دینی و البته گرفتاری و معضلات اقتصادی بیکاری و فقر که البته در تار و پود روایتی داستانی و لحن پارودیک فیلم به شکلی جذاب و دیدنی، درونی و ادغام شده است.

 

 مشخصا صحنه نمایش روحوضی که یک نمایش سنتی و دیرپا در تاریخ نمایش ایران است و در این ژانر نمایشی قالب مولفه‌ها و درون ‌مایه‌های بعدها جاری شده درسینمای اجتماعی ایران رواج دارد و در صحنه‌ای از فیلم یعنی در مهمانی جشن تولد تکرار می شود گویای رابطه فیلم با این مضامین است.

 

یعنی استفاده از یک فرم روحوضی و کمیک وار برای بیان همه این مسائل و بحران‌ها و مولفه‌هایی که در سینمای اجتماعی پیش از انقلاب شکلی زمخت و به ظاهر تراژیک اما در واقع گزنده و تا حدود زیادی آزاردهنده پیدا می‌کرد.

فیلم سازش
فیلم سازش

از این جنبه سازش لحنی متمایز و منحصر بفرد دارد و به همین دلیل فیلمی شاخص در تاریخ سینمای ایران است. یعنی فیلمی که متاثر از سینمای کمدی اجتماعی ایتالیایی در دهه ۶۰ که سعی می‌کرد برای بیان مشکلات و بحران‌های کمابیش مشابه با مشکلات و بحران‌های ایران دهه ۱۹۵۰ لحنی کمیک، طنزآلود و هموار و دلنشین پیدا کند.

 

سازش از این جنبه یادآور فیلم‌های کمدی ماریو مونیچلی یا حتی کمدی‌های دسیکا در دهه ۱۹۶۰ سینمای ایتالیا است و به دلیل توانایی‌اش در بیان مولفه‌های اجتماعی و اشارات مستقیم به بحران‌ها و مشکلات و تنش‌ها یا به عبارت دیگر همان لحن انتقاد و نقد اجتماعی است اثری همچنان در خور و متمایز است که مشابه آن در تاریخ سینمای ایران کمتر دیده شده است.

 

از یک سو می‌توان همان دلبستگی و علاقه طبقه متوسط ایرانی به دیگری غربی یا اروپایی را درفیلم دید که در شخصیت همسر خانواده تجسم پیدا کرده است و دکتر رستگار که در واقع وجود خارجی ندارد با آشنایی غریزی با همین توجه به دیگری دیگری غربی این جایگاه را پر می‌کند.

 

دکتر رستگار در واقع یک دال تهی است که از سوی جامعه در نهایت آنچنان به عنوان یک مدلول واقعی تصدیق و پذیرفته می‌شود که به عنوان ریاست محله می‌رسد. و کیست که با تماشای سازش متوجه نشود آن ساز و کار اجتماعی که درفیلم در سطح محله ارائه شده است قرار است به ساز و کار کلی جامعه ایران در سطح کلان تر ارجاع دهد.

 

بهمین دلیل مسئله توجه به دیگری و ساختن خویش و تصدیق خویش در زیر نگاه دیگری که دغدغه در ابتدا مادر خانواده و بعد کل اهالی محله و حتی شخصیت اصلی فیلم یعنی خلایق که در واقع مدیرمحله است در پایان این دال تهی که در سرتاسر فیلم برتهی و پوچ بودن و ساختگی بودن آن واقف است در پایان این دال تهی را می‌پذیرد و مدلول نهایی آن یعنی دکتر رستگار را تصدیق و تایید می‌کند.

 

این سویه پذیرش دیگری غربی که در رفتار مضحک مادرخانواده به عنوان اخلاقیات افراد اروپایی نمود چشمگیری دارد در صحنه مهمانی جشن تولدی دیگر ظاهر می شود یعنی توجه به جزئیات زندگی طبقه متوسط ایرانی از طریق تکرار جملاتی مثل: تازه به دوران رسیدگی که البته گویای وضعیت اجتماعی خود خانواده خلایق هم است.

 

بهروز وثوقی در فیلم سازش

یا جنبه‌های دیگری مثل خرید بلیط بخت آزمایی در فیلم به عنوان راه حل نهایی شخصیت‌های سینمایی اجتماعی ایرانی شخصیت‌های بازنده برای به دست آوردن تمامی آمال و آرزوهایشان است یعنی در واقع همان نکته‌ای که در قالب فیلم‌های اجتماعی ایران از فیلم قیصر گرفته تا حتی فیلم‌های صمد نیز به کرات دیده می‌شود گویای رابطه کلی جامعه ایران با مسئله سعادت و خوشبختی در آن سال‌ها است.

 

و این مسئله بلیط بخت آزمایی به شکلی خیلی بارز در سینمای اجتماعی ایران همواره تحقیر شده است.
یعنی بلیط بخت آزمایی به عنوان دالی که خود در نهایت قرار است جامعه را تحقیر کند از طریق فروختن رویای آینده‌ای بهتر سعادت و خوشبختی بهتر در سینمای اجتماعی ایران فرآیند بلیط بخت آزمایی که به شکل مستقیم در سیاست‌های رژیم و حکومت گذشته دلالت داشت نیز تحقیر و خوار شمرده می‌شود.

 

به همین دلیل است که سازش در سطح تماتیک و مضمونی واجد بسیاری از مولفه‌های سینمای اجتماعی ایران از فیلم‌های کیمیایی و نادری گرفته تا گله و ناصر تقوایی است. اما آنچه محصول نهایی را بعد از گذشت سال‌ها دلنشین و مورد پسند و مطبوع قرار می‌دهد همانگونه که اشاره شد شیوه و لحن منحصربفرد فیلم در پرداخت و توجه به این مولفه‌هاست.

 

یعنی همان شیوه و لحنی که برگرفته از نمایش روحوضی ایرانی است که در ذات خود ساز و کار و مناسبات قدرت را به شکل ظریف و هوشمندانه‌ای به سخره می‌گیرد. در رابطه میان غلام و ارباب که در شکل دیگری این رابطه یعنی رابطه ارباب و بنده در ساز و کار فیلم سازش تکرار می‌شود. در رابطه بین خلایق و دکتر رستگاری که نامش در واقعیت جواد است.

 

در پایان این رابطه ارباب و بنده و به شکلی هجو آمیز و البته بسیار گزنده معکوس می شود یعنی این دکتر رستگار است که جایگاه ارباب را پیدا می‌کند و خلایق در جایگاه بنده قرار می‌گیرد.

و این همان موقعیتی است که در سکانس پایانی تکرار و در واقع بازسازی می‌شود و شاید درواقع سازش و سکانس پایانی آن را می‌توان در حکم اشاره‌ای به ساز و کاری دانست که بشکل اجتماعی چند سال بعد در قاموس انقلاب تکرار شد. یعنی این جا به جا شدن جایگاه ارباب و بنده در واقع هدف تمامی انقلاب هاست و سکانس پایانی سازش به شکلی هوشمندانه وعده آن را محقق می‌کند.

جشنواره چهلم فیلم فجر

امتیاز کاربران: 3.84 ( 4 رای)

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Verified by MonsterInsights