مداخله
موضوعات داغ

اتحادیه ابلهان

اتحادیه ابلهان

قرابت چپ محور مقاومتی با حامیان سلطنت‌ و مشروطه‌خواهان

در فضای سیاسی امروز ایران اتفاق عجیبی رخ داده است. هم‌راستا شدن بخشی از گرایش‌های چپ مشخصا محور مقاومت و پشتیبان نظامی – امنیتی آن در داخل با نیروهای ناسیونالیست سلطنت ‌طلب و مشروطه خواه خارج از کشور. هر دو در حال تکرار یک شعارند: مخالفت با فرآیندهای اقتصادی سیاسی جهانی شدن. نیروهای ملی‌گرای سلطنت‌طلب و مشروطه خواه خواستار بازگشت حاکمیت ملی و نکوهش نهادهای فراملی و نخبگان و روشنفکران جهان ‌وطنند.

آن‌ها بی‌آنکه از واژه غرب در ستیز ارتجاعی‌شان با جهانی‌شدن استفاده کنند با استفاده از اصطلاح گلوبالیست‌ها بر شبکه‌ای از ایده‌ها و سیاست‌های بین‌الملل عموما ساکن در غرب اشاره می‌کنند که هدفشان تضعیف حاکمیت ملی و طرح توطئه و دسیسه برای جلوگیری از اقتدار دولت‌های ملی ‌گراست. همانند آنچه به‌زعم آنها در اجلاس گوادلوپ رخ داد. هنگامی که غربی‌ها تصمیم گرفتند تا محمدرضا شاه را از قدرت بیاندازند و رژیم آخوندی را جایگزین کنند.

از سوی دیگر چپ محور مقاومت هم البته با استفاده از تعبیر غرب‌گراها چیزی نمی‌گوید جز تکرار همین آٰرمان ملی‌گرایان مرتجع خارج‌نشین. چپ محور مقاومت از نوعی سرمایه‌داری ملی احیا شده بیرون از شبکه اقتصاد جهانی و قوانین آن، از طریق تقویت امنیت ملی (بخوانید باج‌گیری) دفاع می‌کنند. همچون سلاحی دفاعی در برابر آرمان‌های جهانی شدن و نفوذ شرکت‌های چند ملیتی.

گروه اول با اسم رمز گلوبالیست‌ها و گروه دوم با اسم رمز غربگرایان طرفداران ارزش‌های جهانی از روشنفکران جهان‌ وطن گرفته تا اقتصاددانان لیبرال علاقمند به جهانی شدن را می‌کوبند. هر دو به شدت از تئوری توطئه تغذیه می کنند و همه چیز را حاصل دسیسه چینی‌های گروه‌ها، شرکت‌ها و دولت‌های غربی و آمریکایی می‌دانند. امروزه سلطنت‌طلبان باور دارند که سقوط شاه حاصل توطئه مشترک جیمی کارتر، مارگارت تاچر و ژیسکاردستن در نشست گوادلوپ بود. چرا که ایران تحت پادشاهی محمدرضا شاه درحال تبدیل شدن به یک ابرقدرت بود.

اتحادیه ابلهان

چپ محور مقاومت هم دائم در بوق می‌دمد که تمامی اعتراضات و جنبش‌های اجتماعی – سیاسی سال‌های اخیر در ایران حاصل طراحی کشورهای غربی و اسراییل برای تضعیف جمهوری اسلامی است که در حال تبدیل شدن به بازیگری قدرتمند در نظم نوین جهانی است. عجیب نیست که توهمات آنها محتوایی چنین شبیه به هم دارد و از اینرو عجیب نیست که بسیاری باور دارند رضا پهلوی یا همان نامزد ناسیونالیست‌های خارج نشین ضد گلوبالیست همزمان نامزد جریان نظامی قدرتمندی در داخل ( بخشی از سپاه ) برای رهبری آینده ایران است.

اما جدا از این توهمات ناشی از اضطراب، جهانی شدن نه تنها نمرده است که درحال زوال هم نیست. بلکه به تعبیر آنتونیو نگری و مایکل هارت دیدن و فهم آن دشوارتر شده است: « درست است که نظم جهانی و ساختارهای استیلای جهانی همراه آن در همه جا دچار بحران شده است اما به نحو پارادوکسیکال بحران‌های گوناگون امروزی مانع از فرمانروایی پیوسته ساختارهای جهانی نیست. نظم جهانی همانند سرمایه به میانجی بحران عمل می‌کند و حتی از آن تغذیه هم می‌کند.»

بنابراین چه چپ محور مقاومت غرب‌ستیز چه ناسیونالیست‌های ضد گلوبالیست چه علی علیزاده و چه امیر طاهری درواقع درحال تکرار ملال‌آور و آرزومندانه یک توهم مشترکند. آنها نه تنها شرکای فکری و سیاسی یکدیگرند بلکه راه حل نهایی‌شان برای گذر از بحران کنونی ایران نیز دقیقا شبیه به هم است. اما واقعیت اجتماعی سیاسی ایران امروز چه دوست داشته باشیم و چه نه ورای توهمات ایده‌آلیستی – ایدئولوژیک این دو گروه است. نسل جدید ایران امروز خواهان پیوستن به باشگاه جهانی است. باشگاهی که ۴۴ سال است کارت عضویتش در آن باطل شده.

تکرار ۵۷ در قرن جدید

امتیاز کاربران: اولین نفری باشید که امتیاز می دهد!

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Verified by MonsterInsights