نقد

مستند کودتای ۵۳ والتر مرچ

مستند کودتای ۵۳ والتر مرچ

 

مستند کودتای ۵۳ فیلمی است با رنگ و بوی تریلر های سیاسی اولیور استون که سعی می‌کند یک رخداد بسیار مهم در تاریخ مدرن ایران را رمزگشایی کند.

فیلم ساخته تقی امیرانی و والتر مرچ از مهمترین و تاثیرگذارترین تدوین‌گران پنجاه سال گذشته تاریخ سینما است که در کارنامه سینمایی‌اش سه جایزه اسکار  و همکاری با غول‌های سینمایی چون فورد کاپولا و سم مندس را دارد، بخصوص شاهکار او در صدابرداری و تدوین صدا  فیلم اینک آخر الزمان که از نقطه عطف‌های تاریخ سینما در عرصه  فضاسازی شنیداری است.

 

بنابراین از همان ابتدا می‌توان انتظار فیلمی را داشت که از استانداردهای سینمایی سطح بالایی برخوردار باشد و نسبت به مستندهای مشابه درمورد این موضوع در تراز متفاوت قرار گیرد.

ساخت و پرداخت بسیار هوشمندانه هندسی و مینیاتوری فیلم موید این نکته  است که حتا حادترین و جذاب‌ترین و کنجکاوی برانگیزترین موضوعات و مسائل تاریخی تا زمانیکه از یک چارچوب و منظر سینماتوگرافی حساب شده و فکر شده به اجرا در نیایند، نمی‌توانند تاثیر مورد نظر نهایی را به همراه داشته باشند.

همانطور که مابقی فیلم‌های مستندی که در ۴۰ سال گذشته با دلایل و انگیزه‌های مختلف درباره کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ ساخته شده‌اند نیز موید همین ایده است فیلمهایی که عموما با صرف بودجه‌ها و به راه انداختن سروصداهای زیاد و گاه حتا با تحریف نقش عناصر تاریخی در این کودتا در نهایت روایتی ملال آور و سست و گاه پرت از آن واقعه ارائه کرده‌اند.

 

مستند کودتای ۵۳ تقی امیرانی
مستند کودتای ۵۳ تقی امیرانی

اما فیلم کودتای ۵۳ بی‌آنکه در دام ایدئولوژی پردازی‌های رایج از رخدادی فروغلتد که  همچنان بر مسایل کنونی ایران تاثیرگزار است و بی آنکه نگاه و رویکرد تاریخی به موضوع را وانهد تصویری موثق و معتبر و تاثر برانگیز از کودتای ۲۸ مرداد و دلایل و انگیزه‌های آن و از همه مهمتر پیامدهایی که درتاریخ معاصر ایران داشته ارائه می‌کند. در ارزیابی رخداد کودتای ۲۸ مرداد عموما  با دو نظرگاه کلی مواجهیم:

  • یکی دیدگاهی که پس از انقلاب با باز شدن نسبی فضای سیاسی بعنوان قرائت غالب از آن واقعه تصدیق و تثبیت شد و در ذهن ایرانیان چه در بین نخبگان و روشنفکران و چه در ذهن مردم عادی ثبت شد. یعنی همان نقش آمریکا و انگلیس در طراحی و اجرای  این کودتا و سرنگون کردن دولت ملی محمد مصدق.

 

  • روایت بعدی که در ۱۵ سال اخیر از سوی گفتمان‌های سلطنت‌ طلبانه از یکسو و  لیبرال‌های متکی بر منطق بازار آزاد و اقتصاد جهانی از سوی دیگر ارائه شده می‌کوشد نه از لفظ کودتا که از سقوط دولت مصدق سخن گوید و آن را امری قانونی و محصول مطالبات مشروع مردم از یکسو و البته نقش قانونی نهاد سطلنت در استفاده از قانون مشروطه خاصه در دوره فترت از سویی دیگر قلمداد کند.

ضرورت تاریخی‌گری بجای در تاریخ ماندگی

فیلم که با رجوع به مدارک متقن و اسنادی که برای بار نخست از آن پرده برداری می‌شود می‌کوشد در فرایند روایتی متاثر از تریلر های سیاسی روایتی معتبر و موثق از آن ماجرا ارائه دهد و البته تا حدود زیادی روایت دوم را تا نیز بی‌اعتبار و مغرضانه نشان دهد و نادرست بودن آن را آشکار کند. در روایت اول که بر مشارکت آمریکا و انگلیس در سرنگونی دولت قانونی و دموکراتیک تاکید دارد همواره در شناخت و تشخیص انگیزه‌های کودتا راه به خطا برده و مساله را به بحران انرژی  و نقش نفت در فضای سیاسی یا ژئوپلیتیک جهان تقلیل می‌دهد.

گویی کودتا صرفا به دلیل چنگ انداختن به منابع نفتی یا جلوگیری از نفوذ کمونیسم بوده است .اما  فیلم کودتای ۵۳  نشان می‌دهد موفقیت کودتا در ایران راه را برای اجرای کودتا در کشورهای دیگری که دولت دموکراتیک بر آنها حاکم بود فراهم ساخت. به عبارت دیگر خط مشی اصلی سیاست خارجی دولتهای امریکا و انگلیس جلوگیری از شکل گیری دولتهای ملی و دموکراتیک در بیرون از بلوک غرب بوده است.

علت اصلی در اجرای کودتا مساله ضدیت با پروژه دموکراسی‌ خواهانه و دموکراتیک بودن دولت مستقر مصدق بوده و هراس و ترس از ایران دموکراتیک که زمینه ساز توسعه همه جانبه شود. به خصوص در خاورمیانه که جلوگیری از تشکیل دولت‌های ملی دموکراتیک مهمترین هدف سیاست خارجی امریکا پس از جنگ دوم بوده است.

به همین خاطر موفقیت در اجرای کودتای 28 مرداد زمینه را برای کودتای هدایت شده توسط امریکا در دیگر کشورهای جهان را فراهم کرد و این نکته ای است که مستند کودتای پنجاه و سه به خوبی بررسی و تصدیق می‌کند. تنها از طریق وجود یک دولت غیر دموکراتیک است که می‌توان به اهداف و اغرض دیگر دست یافت. بنابراین مساله نفت و اهمیت آن را باید در ذیل مساله جلوگیری از شکل گیری دولتهای ملی و دموکراتیک ارزیابی کرد.

 

همانطور که درپایان فیلم می‌بینیم موفقیت کودتا امکان اجرای آن را در انبوهی از کشورهای دیگر فراهم می‌کند و از این منظر کودتای ۵۳ نقش بسیار مهمی در تعیین آینده سیاسی و ژئوپلیتیک جهان در نیمه دوم قرن بیستم دارد و از سوی دیگر به تقویت نقش سیا در مداخلات خارجی و تبدیل شدن به بازوی میدان وزارت امور خارجه امریکا کمک می‌کند.

 

مورخان در ایران اصولا تاریخ را به مجموعه‌ای از انگیزه‌ها و نیات شخصی و فردی و  غیرمادی و غیر تاریخی  تقلیل می‌دهند. آنچه فیلم به دلیل روش شناسی درخورش هرگز به آن آلوده نمی‌شود. فیلم از سوی دیگر نشان می‌دهد که چرا تلاش و سعی تاریخی جامعه ایران برای رسیدن به دموکراسی همچنان متاثر از زخم برجای مانده از کودتای ۲۸ مرداد است.

زخمی که گاه به  شعارهای غیرعقلانی و غیر واقعی و گاه به مطالبات و آرمان های حقیقی تبدیل می‌شود و موتور محرکه جریان‌های سیاسی در هفت دهه گذشته بوده است. کودتای ۲۸ مرداد را باید درحکم یک نوع عارضه و سیمپتوم در تاریخ مدرن ایران قرائت کرد. عارضه ای که همه بحران، ناکامی و شکست‌ها و پس‌روی‌های اجتماعی و سیاسی جامعه ایران را می‌شود با ارجاع به نشانه‌ شناسی تاریخی آن  قابل تحلیل و بررسی است.

 

 

 

رالف فاینز بازیگر مطرح سینما و تقی امیرانی
رالف فاینز بازیگر مطرح سینما و تقی امیرانی

 

به عبارتی دیگر جنبه سیمپتوماتیک یا عارضه‌گون کودتای ۲۸ مرداد نشان دهنده بحران تاریخی و سیاسی عظیم‌تری در تاریخ  معاصر ایران هم است. ایرانیان همواره خود را در مقابل دو  گزینه نهایی و یا دو انتخاب افراطی می‌بینند. انتخابی که یکسویش برمی‌گردد به دست‌نشاندگی به سبک و سیاق دوران سلطنت و حکومت محمدرضا پهلوی و شق افراطی دیگر برمی‌گردد به بی‌اعتمادی و سوظن و بدگمانی که تنها راه مدیریت رابطه با کشور آمریکا را در نوعی قطع رابطه تام و تمام و خصومت همیشگی با آمریکا تعریف می‌کند.

اگر به تجربه آنچه در روابط بین الملل بین آمریکا و ویتنام در ۶۰-۷۰ سال گذشته رخ داده نگاه بکنیم مشاهده میکنیم که این عارضه یا تعارضی که کشوری مثل ویتنام توانسته خود را از آن خلاص کند و برهاند. بعد از جنگ طولانی مدت با آمریکا و تلفات بسیار بسیار زیادی که ویتنامی‌ها در این جنگ دادند به تدریج توانستند از دهه ۸۰ به بعد از آن جنگ و خصومت افراطی که شاید مشهور و معروف‌ترین خصومت تاریخی و سیاسی بین دو کشور در قرن بیستم است از آن گذر کنند و زخم‌ها و پیامدهای ویرانگر انرا پشت سر بگذراند. بی‌آنکه نیازمند تدوام آن خصومت و بازگشت همیشگی به آن عارضه و بحران و ناکامی‌ ها و خسران مترتب بر آن باشند.

 

غالب تحولات سیاسی ایران پس از سی و دو  از درشت‌گویی‌های متوهمانه محمدرضا شاه در دهه ۵۰ و  بدگمانی بیمارگونه‌اش به نیت دولت‌های غربی برای سرنگونی و کله پا کردنش تا پیروزی انقلاب و اشغال سفارت از سوی دانشجویان و البته به ‌دنبال آن تمامی تنش‌هایی که در چهار دهه گذشته در رابطه ایران و آمریکا وجود داشته و  امکان شکل‌گیری رابطه‌ای که در نظام بین‌الملل متکی برمنطق تعامل و گفتگو را ناممکن کرده، همگی متاثر از پیامدهای آن کودتا است که همچنان مشغول لرزاندن جامعه ایران است.

اما پرسش اساسی آن است که چه زمانی باید به ترمیم و درمان آن زخم پرداخت و خود را از عارضه‌های آن خلاص کرد. یعنی همان کاری که ویتنامی ها به رغم سه میلیون کشته و ویران شدن کشورشان توسط امریکا و تحمل زخم‌هایی جانکاه‌تر به آن اقدام کردند .می‌گویند زمان درمانگر زخم‌ها و رنج هاست. در خصوص زخم‌های کودتای سی و دو که تا کنون اینگونه نبوده و سرنوشت چندین نسل همچنان متاثر از عوارض آنست. درنهایت به نوعی تمامی این موارد حاصل رخداد و زخم دردناکی است که همچنان بر پیکره تاریخی ایرانیان وجود دارد خلاصی از آن را غیر ممکن کرده است.

 

تنها راه حل نوعی عبور و گذر از زخم‌ها و خاطرات تلخ گذشته است و اینکه آینده را نه براساس آنچه در گذشته رخ داده بلکه براساس آنچه قرار است در زمان حال رخ بدهد تعریف و تبیین کرد و شاید این مهمترین نکته‌ای باشد که فیلم کودتای ۵۳ در پایان در ذهن مخاطب حک می‌کند.

مجله کرگدن مرداد ۱۴۰۰

فیلم کندوفیلم تل‌ ماسه

…..

امتیاز کاربران: 4.45 ( 1 رای)

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Verified by MonsterInsights