مداخله
موضوعات داغ

مستند آقا مرتضی و از دست رفتن حق انحصار شهید آوینی

از دست رفتن حق انحصار شهید آوینی

مستند آقا مرتضی و از دست رفتن حق انحصار

شهید آوینی

مستند آقا مرتضی در سازمان سینمایی اوج تهیه و ساخته شده و اخیرا از شبکه سه پخش شده به واکنش‌های متناقض و متعددی دامن زده، از یک سو «سازمان سینمایی اوج» بازگو کننده دیدگاه‌های رسمی و حاکمیتی نسبت به مقوله فرهنگ و شخصیت‌های فرهنگی‌ است

-مانند مستندی که بر همین سیاق درباره شجریان پیشتر پخش شده بود- از این منظر تصویری که این مجموعه مستند قرار است از آوینی ارائه دهد به یک معنا بازگوکننده دیدگاه‌ های رسمیِ فعلی نسبت به این شخصیت است.

 

ولی از سویی دیگر پخش این مستند با اعتراض و واکنش خانواده آوینی به‌ خصوص همسر و دامادش مواجه شد.

این واکنش‌ و اعتراض‌ها از این جهت جالب و قابل توجه است که اساسا پدیده‌ای به‌نام آوینی بدون اجبار، فشار و تبلیغات حکومتی در سه دهه اخیر هرگز به وجود نمی‌آمد یا به عبارتی پیدایش و حیات شمایلی چون شهید آوینی یا سید یا شهید اهل قلم مرهون تبلیغات مکرر گفتار رسمی حکومتی در سه‌ دهه ‌اخیر است و بدون پمپاژ تبلیغاتی ساخته و پرداخته نمی‌شد.

برگزاری ده‌ها سمینار، همایش سالانه، مستند و جوایز در مهمترین فستیوال‌ های هنری کشور همگی برای تبدیل ایشان به -آنچه خود آوینی علاقه‌مند بود- «ایدئولوگ» فرهنگی در زمان کنونی در جمهوری اسلامی است.

 

مستند آقا مرتضی
مستند آقا مرتضی

همچنین جایی مشاهده نشده که در تمام این سه دهه خانواده ایشان دست‌کم اعتراضی به چنین مراسم، بزرگداشت‌ و همایش‌ها داشته باشند یا متعاقبا معترض امکانات، سرمایه‌ گذاری‌ ، هزینه‌ و ریخت‌ و پاش‌ها شوند.

جالب است که این اعتراض زمانی صورت می‌گیرد که صرفا به جنبه‌هایی از زندگی شخصی آوینی در مستند سازمان اوج اشاره شده است که ازنظر خانواده ایشان پذیرفته شده نیست و یا دستکم تمایلی به آشکار شدن این جنبه‌های شخصی زندگی آوینی ندارند.

از این منظر اعتراض و واکنش تا حدود زیادی«هیستریک» خانواده آوینی جای چند مسئله را آشکار می‌کند. اینکه این مجموعه کاملا با نگاه همدلانه ساخته شده و در واقع وقتی خانواده به مابقی اقتضائات رسانه‌های رسمی در پرداخته شدن به شخصیت آوینی و برجسته و تبلیغ‌ کردن آن پایبندند و تمامی آن را پذیرفته‌اند، چنین اعتراضی بسیار مزورانه است که بعد از سه دهه کلیت این نظام تبلیغاتی را زیر سوال ببرند که چرا در واقع چنین تصویر فیلمفارسی‌ طوری ارائه می‌دهد.

نظام تبلیغاتی که در سه دهه اخیر هرآنچه خواسته درباره دگراندیشان و روشنفکرانی که در چارچوب ایدئولوژی رسمی حکومت نمی‌گنجیدند، هر تصویری خواسته از آنان ارائه داده و هیچ گوش شنوایی هم برای شنیدن اعتراض‌ها و واکنش‌های علاقه‌مندان به چنین فیگورهایی نداشته.

زمانی اعتراض خانواده آوینی به مستند واجد حقیقت است که تمام تصویری که از مرتضی آوینی در سه دهه اخیر توسط نهادهای رسمی و ارگان‌های حکومت ارائه شده را زیر سوال ببرند. در صورتی که چنین کاری صورت پذیرد یا به عبارتی نهادهایی مانند روایت فتح، حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی و معاونت سینمایی و همه سازمانهایی که در سه‌ دهه اخیر انواع و اقسام رانت‌‌ها و ویژه‌ خواری‌ها را ذیل عنوان «مرتضی آوینی» بر پا کردند و طبیعتا برخی از این ویژه‌ خواری‌ها و رانت‌ها مورد بهره و استفاده خانواده اکنون معترض ایشان هم قرار گرفته است

مستند آقا مرتضی
مستند آقا مرتضی

برای مثال اعتراض داماد ایشان حسین معززی‌ نیا نیز در نوع خود جالب است. موسسه روایت فتح بر اساس چه سابقه و دانشی تولید فیلمی مستند با بودجه‌ای نامتعارف را در اختیار ایشان قرار داده است؟ فارغ از ویژه‌ خواری ایشان از نام و اعتبار آوینی، چه سابقه و دانشی ایشان را برای ساخت یک مستند، صاحب صلاحیت کرده بود؟ سردبیری مجله سینمایی ارگان شهرداری بر اساس چه تحصیلات و دستاوردهای ممتازی، به ایشان هبه شده بود؟

 

 

نمی‌توان تا ابد حق انحصار تولیدات چرب و چیل ارگانی درباره آوینی را آز آن خود دانست بالاخره زرنگ‌ترها و مرد رندان دیگری هم پیدا خواهند شد که در برهه کانادا نشینی ایشان از نرده‌بان آوینی بالا روند. شاید آنچه وابستگان آوینی را برآشفته کرده از دست دادن حق انحصاری تولیدات چرب و چیل درباره ایشان است یا به عبارتی کل روضه یک مضمون اصلی دارد: آوینی حالا‌ حالا‌ها حق انحصاری خانواده‌اش است و مابقی سروصداها فرع ماجرا. مابقی بحث‌ها صرفا پوششی است برای پنهان کردن این میل حقیقی معترضان.

 

شاید زمانی ژست این خانواده آمیخته با حقیقت شود که أساسا کل این پروسه و پروژه تبلیغاتی سه‌ دهه اخیر را زیر سوال ببرند. آنوقت سوال اصلی آنست که درصورت زیر سوال بردن کل پروژه فکری آوینی اساسا چه چیزی از تصویر بر ساخته مرتضی آوینی باقی می‌ماند.

یعنی مجموعه‌ای از تناقضات فکری و نوشته‌های نظری سست و بی‌بنیه که حاصل قسمی سو بدفهمی از نقد تمدن غربی و قسمی فهم ناشیانه از خود «نقد» است که متفکران غربی- به‌ خصوص فیلسوفی مانند «مارتین هایدگر»- در دل غرب از فرهنگ غربی داشته‌اند کل پروژه فکری آوینی را به نسخه درجه سه‌ایی از نقدهای فردید و آل‌ احمد تبدیل می‌کند که آن نقدها هم خود نسخه درجه پنجمی از نقدهای متفکران برهه‌ای از قرن بیستم متاثر از هایدگر هستند که تمدن غرب را از درون فلسفه غرب نقد می‌کردند و نه مانند آوینی، فردی متنفر از فرهنگ غرب با نفرت و کج‌ فهمی‌های متداول در خاورمیانه و بیرون از فرهنگ غرب به نقد فرهنگ غرب پرداخت و برخلاف آن نقدی است که خود فرهنگ غرب آن را امکانپذیر می‌کند.

اما وقتی ورژن کژتابیده‌اش وارد ایران می‌شود، تبدیل به گفتار فاشیستی و غرب‌ستیز آوینی‌طوری می‌شود که شعاری و در خدمت ایدئولوژی حاکم و فاشیزم نظامی است. در صورتیکه در خاستگاه آن یعنی در غرب گفتاری فلسفی بوده است.

بنابراین اگر قرار بر نفی تبلیغات رسمی و سیستم تبلیغاتی‌ای باشد که در سه دهه اخیر شمایلی چون آوینی را علم کرده، آنوقت باید پرسید بدون چنین دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی مرتضی آوینی با سایر نویسنده‌‌های دهه۶۰ که در مطبوعات و مجلات ایدئولوژیک آن دوره مقاله می‌نوشتند چه تفاوتی دارد؟ یا واجد چه ضرورت و ویژگی‌ای است که برایش مستند‌ی ۷ قسمتی ساخته می‌شود؟

بهمین خاطر اعتراض خانوده آوینی به نهادهای رسمی از موضعی بشدت ریاکارانه و مزورانه است. چرا که أساسا تصویر آرمانی‌ مدنظرشان از آوینی که طی این سه دهه همواره ساخته شده همچنان محصول همین نظام تبلیغاتی است و اساسا غیر از آن چیزی درباره آوینی تولید نشده که ترسیم او در این مجموعه مستند سازمان اوج به معنای تصرف دیدگاه ایدئولوژیکش باشد.

همچنین حمله به سازمان‌‌هایی مانند «اوج» که در واقع شکل امروزی شده موسسه روایت فتح است، به یک معنا لازمه‌اش آن است که خانواده اوینی أساسا کل پروژه سه دهه قبل روایت فتح را زیر سوال ببرند که توسط خود آوینی برپا شد.

 

1-حسین معززی‌نیا: «آقا مرتضی»، مستند نیست، جعل و تحریف تاریخ است

 

۲-واکنش بی ‌بی سی فارسی به اعتراض خانواده شهید آوینی

 

دایره مینا

 

 

امتیاز کاربران: 4.91 ( 4 رای)

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Verified by MonsterInsights